در فراق
نوشته شده توسط : SEVAN

برو ای ترک که ترک تو سمتگر کردم

حیف از آن عمر که در پای تو من سر کردم

عهد پیمان تو با ما و وفا با دیگران

ساده دل من که قسم های تو باور کردم

تو شدی همسر اغیار و من از یار و دیار

گشتم آواره و ترک سر وهمسر کردم

زیر سر بالش دیباست تو را کی دانی

که من از خار وخس بادیه بستر کردم ؟

در ودیوار به حال دل من زار گریست

هر کجا ناله ی ناکامی خود سر کردم

در غمت داغ پدر دیدم و چون در یتیم

اشک ریزان هس دامن مادر کردم

ای بس شب به امیدی که زنی حلقه به در

دیده را حلقه صفت دوخته بر در کردم

شهریارا به جفا کرده چو خاکم پال مال

آنکه من خاک رهش را به سر افسر کردم





:: بازدید از این مطلب : 143
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 6 فروردين 1390 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: